چک نویس

TODAY...MAYBE IS TIME FOR MIRACES

چک نویس

TODAY...MAYBE IS TIME FOR MIRACES

...

سلام


خوبید دوستای گلم؟

امیدوارم که خوب ۰خوش باشید

الان که دارم این متن رو مینویسم ساعت۵:۴۰ دقیقه روز جمعه سمام خرداد سال نود هستش منم دارم مثلا درس میخونم تا برای امتحانات آدماده باشم

ولی حیف که به جای معلم یه سری آدم بد تر خودم بیسواد شدن معلم و......

بگذریم نمیخوام بگم که جبر و فیزیک و هندسه بلد نیستم

ولی میخوام که برام دعا کنید


محتاج دعایی

ارادت من شما سجاد

باران

دکتر علی شریعتی
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟•
•غافلگیر شدیم•
•چتر نداشتیم•
•خندیدیم•
•دویدیم•
...•و•
•به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم•
•.•
•دومین روز بارانی چطور؟•
•پیش بینی اش کرده بودی•
•چتر آورده بودی•
•و من غافلگیر شدم•
• •
•سعی می کردی من خیس نشوم•
•و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود•
•.•
•و سومین روز چطور؟•
•گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری•
•چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد•
•.•
•و•
•و•
•و•
•و•
•چند روز پیش را چطور؟•
•به خاطر داری؟•
•که با یک چتر اضافه آمدی•
•و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم•
•.•
•فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم•
•تنها برو•
•.•